سال ها قبل، “استاد عقیل هاشمى” پیام داد که وکیلى از موحدین در مشهد پیام داده و شماره شما را مى خواهد و همین باب آشنایى ام را با “استاد مکى” باز کرد …
ایشان انسانى جستجوگر ، آزاده ، نقاد ، دلسوز ، آزادیخواه و موحدى راستین بود.
همیشه در این سال هاى طولانى که شاید بیش از شش یا هفت سال است نظریات و انتقادات و دیدگاه هاى دیگران را برایم مى فرستاد و تبادل افکار داشت. عادتش اینگونه بود که عقاید اسلامى را بدون دلیل مستدل نمى پذیرفت و بشدت از آخوندها بویژه مراجع حکومتى و خرافاتشان متنفر بود و دائما به آسیب هایشان به جامعه ایران معترض بود.
“استاد مکى” در این سال هاى سخت همیشه در کنار آقایان هاشم خواستار، دکتر کمال جعفرى، محمد مهدوى فر، عباس واحدیان، خانواده سپهرى ها، دکتر محمدنوریزاد و ….بود و از هیچ کمک حقوقى و انسانى دریغ نمى کرد.
حامى جانى و مالى زندانیان سیاسى و عقیدتى بویژه مظلومانى از اهل سنت بود که صدایى و توانى نداشتند و با خانواده هایشان اشک مى ریخت و همدردى مى کرد و در عزایشان به غم مى نشست…
از آغاز انقلاب مهسا و شهادت و مجروح شدن صدها نماز گزار بلوچستان ، ارادت ویژه اى به مولانا عبدالحمید پیدا کرده بود و همیشه اخبار زاهدان و خطبه ها و سخنان مولانا را با جان دل گوش مى کرد … هر جمعه از من مى خواست که خطبه جمعه مولانا عبدالحمید را بصورت صوتى برایش بفرستم زیرا مى گفت در حلقات دوستانم و اتومبیل و خانه حداقل سه تا پنج بار به دقت و شیفتگى گوش مى کنم.
حکایت از سخنان “استاد مکى” زیاد است این مطلب مجال آن را ندارد. اما مى گفت که مدت هاست توسط نیروهاى امنیتى و قضات دادگاه انقلاب تهدید شده و برایش پرونده سازى مفصلى کرده اند ….
تا اینکه ساعتى قبل از دوستانم شنیدم “استاد مکى” به ناگاه بصورتى مشکوک دچار ایست قلبى شد و خانواده و دوستان و همفکران را در غم مفارقتش به عزا نشاند.
روحش شاد و مقام شهیدان در سراى آخرت روزیش باد.
✍🏻ابراهیم احرارى
مالزى _ کوالامپور
سه شنبه ٢٠ تیر ١۴٠٢
ساعت ٩:۴۵ شب