بسم الله الرحمن الرحیم
وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ…
خداوند در این آیهی مبارکه امر فرموده تا جمعی از مسلمانان امر به معروف کرده و نهی از منکر و دعوت به حق نمایند. و البته این جمع، علما و آگاهان به دین میباشند کە از طرف خداوند بر اینان واجب گردیده که دین خدا را تبلیغ و به مردم برسانند. علیرغم صراحت این فرمان الله تعالی، با کمال تعجّب و تأسف شاهد هستیم در حکومتی با ادعای اسلامی بودن، نه تنها از قیام به این وظیفه و اجابت حکم الهی جلوگیری میشود! حتی برای آن مجازات شلّاق و زندان تعیین میگردد!!
در ۹ ماه گذشته که مردم ایران از جمله در کوردستان و بلوچستان، علیه ظلم، بیعدالتی، تبعیض و نابرابری به اعتراض برخواستند و با مجوّز اصل٢٧ قانون اساسی کشور به خیابان آمدند، زندانی شده و شهید و زخمی گشتند.
در این میان علما و دعوتگرانِ راستینِ اهل سنّت با مردم همراهی کردند؛ از مطالبات بحق آنان دفاع نمودند. معالاسف حکومت به جای توجّه به خواستهای دینی و قانونی هموطنان و برآورده کردنشان، مسیر تهدید و زندان و صدورِ احکام سنگین از قبیل شلاق، زندان، ممانعت از تبلیغ دین، جلوگیری از امامت جمعه و جماعت!! را در پیش گرفت. برای مثال میتوان به محکومیت ماموستا سید سیف الله حسینی با ٧٠سال سن، همینطور صدور احکام ظالمانه و بیاساس برای ماموستا صابر خدا مرادی ،ماموستا آرمان صادقی و ماموستا عبدالجبار لطفی، بیش از هشت ماه بازداشت و بلاتکلیفی ماموستا محمد خضرنژاد با سابقەی سالها امامت جمعە و تدریس و دعوت دینی، همینطور ماموستا رحمت الله نصوحی اشاره کرد.
در این ایام اخیر نیز در حالیکە اهل سنت و رهبران آنان انتظار داشتند، حکومت با الغای احکام ناروای صادره و آزادی زندانیان، از آنان دلجویی کرده و گذشته را جبران کند، دو تن دیگر از علمای سرشناس اهل سنت، ماموستا لقمان امینی و ماموستا ابراهیم کریمی را با سوابق طولانی در تدریس و خدمت به دین، به ١١ و ١٢ سال زندان و ٢ سال تبعید و محرومیت از دعوت و تبلیغ محکوم کرده است !!؟
در سیستان و بلوچستان نیز علما و دعوتگرانی همچون مولوی کوهی و مولوی عبدالمجید مرادزهی با همان دلایل غیردینی و غیرقانونی در زندان و بازداشت، بلا تکلیف بسر میبرند.
حال آیا اهل سنّت حق ندارد این فریاد قرآنی را برآورد: «…رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرا».
من در اینجا همگان را مخاطب قرار داده و اعلام میکنم در سراسر قرآن یک آیه پیدا نمیکنید که حتی رهبران غیراسلامی مانند مسیحیان و یهودیان در چهل سال حکومت پیامبر رحمت -صلی الله علیه و سلم- و جانشینان بحق او، از تبلیغ دینِ خود منع گشته یا رهبرانشان از وظایف و نوعِ لباس و تبلیغِ مخصوصِ رهبری دینی خود محروم شده باشند.
از سوی دیگر اگر همهی اصول قانون اساسی کشور را هم مطالعه کنید، خواهید دید نه تنها چنین احکامی ضدّ دینی و ضدّ آزادیِ انسان در آن وجود ندارد، بلکه در اصل ۱۲ قانون اساسی، پیروانِ همهی مذاهب اهل سنّت در مسائل مذهبی خود آزاد معرفی شدهاند.حال این سوال مطرح است: آیا امامت جمعه و جماعت، و بیان و تبلیغ مسائل دینی و مذهبی، تعلیم و تعلّمِ قرآن و سنت و علوم دینی جهت فهم آن دو منبع، امور مذهبی نمیباشند؟!
آیا دخالت غیرقانونی در امور مذهبی اهل سنت، مخل آزادی مصرح در اصل ۱۲ نیست؟
تا کی مسئولینِ این مملکت میخواهند با اقدامات غیردینی و غیرقانونی و بعضاً ضدّ دین و قانون، مردم را به ویژه ملّیّتها و اقوام و صاحبان ادیان و مذاهب را از خود و نظام و اعمال و رفتارشان بیزار کنند؟!
آیا مهاجرت میلیونها نفر از نخبگان و متفکرین و متخصصین حوزههای مختلف علمی و فکری و ایجاد ضررهای غیر قابل جبرانِ ناشی از آن، کافی نیست تا مسئولان حکومت به خود آیند و مسیر تغییر و اصلاح را در پیش گیرند؟؟
من به مسئولین اعلام میکنم: که اینچنین پشت کردن به مقررات دینی، مذهبی و قانونی برای ادارەی کشور همچنانکه تاکنون مثمرثمر نبوده، در آینده نیز نخواهد بود، و اهل سنّت ایران به ویژه رهبران و دعوتگرانِ راستین و شجاع آنان از حقوق دینی، مذهبی و قانونی خود کوتاه نیامده و در برابر آن احکام غیردینی و غیرقانونی و تحقیرکننده، سکوت نکرده و نخواهند کرد.
در پایان، دو توصیه را خطاب به مسئولان کشور بیان میکنم: ١- برای نشان دادن حسن نیت و صداقت نسبت بە اهل سنت، همەی احکام صادره علیه علما و دعوتگرانشان را هرچه زودتر و بدون قید شرط ملغی نمایند. ٢- در برخورد با منتقدین و مخالفین، حتی دشمنان، از روش دینی و اسلامیِ معرفی شده در قرآن بهره گیرند که میفرماید: «…قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»- اگر راست میگوئید دلیل بیاورید – شما مسئولین هم، از مخالفینتان دلیل بخواهید و خودتان نیز با ارائهی دلیل پاسخ دهید و برخورد کنید، نه از روش کفر و غیردینیِ نمرودیان و فرعونیان. این روش را هم، قرآن به مؤمنان و مسلمانان معرّفی میکند تا از آن حذر کنند:
نمرود و پیروانش وقتی که در برابر حقِ ارائه شده از سوی ابراهیم – علیه الصلاه والسلام- عاجز و درمانده میشوند، میگویند: «…اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ…» (عنکبوت/۲۴) او را بسوزانید یا بکشید. فرعون هم به هنگام عجز و ناتوانی در قبال حضرت موسی-علیه الصلاه والسلام- و ایمان آورندگان، میگوید: «لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ» (اعراف/۱۲۴) دستها و پاهایتان را برعکس هم قطع میکنم سپس همهتان را دار میزنم. قطعاً و بدون تردید مسلمان از روش دینیِ پیامبران پیروی میکند نه روش غیردینی نمرودیان و فرعونیان.